وبلاگ اطلاع رسانی صبا

آموزش - تعمیر و راه اندازی تمامی سیستم های کامپیوتری

وبلاگ اطلاع رسانی صبا

آموزش - تعمیر و راه اندازی تمامی سیستم های کامپیوتری

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «میترا» ثبت شده است

بیزارم از این خوب بودن های مصلحتی !

گاهی بهتر است ؛

از حالم بی خبر باشی ... !!!
۰ نظر ۱۱ آذر ۹۵ ، ۱۱:۰۲
omid baran
۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۵۲
omid baran


۰ نظر ۱۱ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۵۴
omid baran

قطعا انتظار برای تولد فرزند از شیرین ترین انتظارات دوران زندگی هر پدر و مادری است.

مهناز افشار اینگونه حس خود را بیان کرد:

در انتظار زیباترین معجزه من
۰ نظر ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۲۱
omid baran


سریالی که در ابتدا بسیار پر سر و صدا ظاهر شد و می‌خواست رکوردهای فروش در شبکه نمایش خانگی را جابه‌جا کند، این روزها در کما بسر می‌برد. قرار بود دی‌وی‌دی‌های این سریال از ابتدای دی‌ماه وارد شبکه نمایش خانگی شود. بعدها ۱۵ دی‌ماه به عنوان تاریخ جدید اعلام شد اما در این تاریخ هم سریال بدقولی کرد و به بازار نیامد. فعلا عوامل مشغول کار نیستند و در خانه استراحت می‌کنند.

اخبار,اخبار فرهنگی,بارداری مهناز افشار

۰ نظر ۲۴ دی ۹۳ ، ۱۷:۱۷
omid baran
۰ نظر ۲۱ دی ۹۳ ، ۰۸:۲۹
omid baran
پاییز از حوالی حوصله ات که بگذرد
من زرد می شوم
و تا کفش های رفتنت جفت می شود
غریب می مانم
و نیلوفرانه دوستت دارم
نه مثل مردمی که عشق را از روی غریزه نشخوار می کنند
من درست مثل خودم
هنوز و همیشه
دوستت دارم
۰ نظر ۰۶ آذر ۹۳ ، ۰۰:۰۲
omid baran

در خاطرم قرار تو است وتو نیستی
درکوچه انتظار تو است وتو نیستی

بی تو چی میکشد دل من از خدا بپرس
غم های بی شمار تو است وتو نیستی

با هر کسی وفای ترا قصه میکنم
هرگوشه یادگار تو است وتو نیستی...

۰ نظر ۲۲ آبان ۹۳ ، ۲۳:۲۷
omid baran


۱۱ نظر ۰۳ مهر ۹۳ ، ۲۲:۵۷
omid baran

ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران
بیداری ستاره در چشم جویباران

آیینه نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاهگاهت صبح ستاره باران

باز آ که در هوایت خاموشی جنونم
فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران

ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز
کاینگونه فرصت از کف دادند بیشماران

گفتی به روزگاری مهری نشسته گفتم
بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران

بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران

پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زینگونه یادگاران

این نغمه محبت، بعد از من و تو ماند
تا در زمانه باقیست آواز باد و باران

(( محمدرضا شفیعی کدکنی))

۷ نظر ۰۳ مهر ۹۳ ، ۰۸:۲۷
omid baran

یک بوسه ز لبهای تو در خواب گرفتم 

گویی که گل از چشمه مهتاب گرفتم

هرگز نتوانی که ز من دور بمانی

چون در دل خود عکس تو را قاب گرفتم

۳ نظر ۲۴ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۰۴
omid baran

من از تو دل نمیبرم اگر چه از تو دلخورم
اگر چه گفته ای تو را به خاطرات بسپرم

...هنوز هم خیال کن کنار تو نشسته ام
منی که در جوانی ام بخاطرت شکسته ام

تو در سراب آینه شبانه خنده میکنی
من شکست داده را خودت برنده میکنی

نیامدی و سالها نظر به جاده دوختم
بیا ببین که بی تو من چه عاشقانه سوختم

رفیق روز های خوب رفیق خوبه روزها
همیشه ماندگار من همیشه در هنوزها

صدا بزن مرا شبی به غربتی که ساختی
به لحظه ای که عشق را بدون من شناختی

۳ نظر ۲۳ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۵۰
omid baran

۰ نظر ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۳۸
omid baran